با نزدیک شدن به سالگرد حمله 6 ژانویه، دیدن این که حزب شورش حتی نمی تواند انتقال منظم قدرت را به خودش مدیریت کند، بسیار سرگرم کننده است. به ندرت کارما تا این اندازه منظم پخش می شود.
کوین مک کارتی روح نیهیلیسم ارتجاعی را در حزب جمهوری خواه پرورش داد، ابتدا با تلاش برای مهار انرژی حزب چای برای جاه طلبی خود، و سپس با تسلیم تقریباً کامل خود در برابر دونالد ترامپ. اکنون نیروهای پر هرج و مرج که او از آنها حمایت می کرد، حداقل برای لحظه ای، هدف او را برای تبدیل شدن به رئیس مجلس از مسیر خارج کرده اند و او را در معرض تحقیرهای متعدد عمومی در آنچه قرار بود لحظه پیروزی او باشد، قرار داده اند.
هنوز این امکان وجود دارد که مک کارتی بتواند با دادن امتیازات بیشتر به بلوک رو به رشد جمهوری خواهانی که مخالف او هستند، این موضوع را برطرف کند. با این حال، امکان ندارد که او، به معنای واقعی، به عنوان یک رهبر ظاهر شود.
مک کارتی که نمیتواند گروه خود را برای رایهایی که معمولاً آسان است، منحرف کند، هیچ شانسی وجود ندارد که بتواند آنها را برای رایهای سخت، مانند باز نگهداشتن دولت یا افزایش سقف بدهیها برای جلوگیری از فرو بردن کشور در نکول، به کار گیرد. بهترین سناریوی او این است که او یک چهره شکننده، گروگان جناح راست و دائماً در خطر دفاع باشد. و حتی آن سناریو به طور فزاینده ای دور از دسترس به نظر می رسد.
رویکرد مک کارتی به راست افراطی همیشه رویکردی از روی اغماض بوده است. علیرغم عدم اعتقاد ایدئولوژیک ظاهری خود، او بسیاری از نامزدهای حزب چای را که در سال 2010 به مجلس انتخاب شدند، به خدمت گرفت. همانطور که رابرت دریپر، وقایع نگار قدیمی حزب جمهوری خواه در سال 2011 نوشت، آنها نماینده «رویکرد کارآفرینانه تر مک کارتی در سیاست بودند: از یک روند استفاده کنید (در این مورد، فوبیای دولتی)، تمام پول خود را روی آن بگذارید و سپس سخت تلاش کنید تا این روند ادامه داشته باشد. مک کارتی بر این رویکرد پافشاری کرد، زیرا تی پارتی به ترامپیسم تبدیل شد و شعار حامی ترامپ را به دست آورد: «کوین من».
بدون شک به حاشیه راندن ترامپ پس از 6 ژانویه از نظر سیاسی برای مک کارتی خطرناک بود. اما مک کارتی با پرواز به مارآلاگو برای تحقیر خود در برابر ترامپ، تنها چند هفته پس از حمله به ساختمان کنگره – که به همه نشان میداد که ترامپ همچنان رهبر حزب جمهوریخواه است – به تعیین سرنوشت خود کمک کرد. ترامپ یکی از دلایل اصلی کم بودن حاشیه مجلس نمایندگان جمهوریخواه است. رای دهندگان بسیاری از نامزدهای انتخاب شده ترامپ و همچنین انکار گسترده تر انتخاباتی حزب را رد کردند. و اگرچه خود ترامپ از مک کارتی حمایت کرده است، اما بسیاری از شاگردان او با هر کسی که با تشکیلات جمهوری خواه مرتبط است دشمنی می کنند.
همانطور که تایمز گزارش داد، از 20 قانونگذار که تا زمان نگارش این مقاله، علیه مک کارتی رای داده اند، 17 قانونگذار در سال 2022 توسط ترامپ تایید شدند. پنج نفر از آنها دانشجوی سال اول هستند – اینها افرادی هستند که بخشی از بازسازی حزب جمهوری خواه توسط ترامپ هستند. به عنوان مثال، الی کرین از آریزونا، یک شرکت کننده سابق در نمایش واقعیت تجاری “مخزن کوسه” است، جایی که او درب بازکن های بطری ساخته شده از گلوله های ساختگی کالیبر 50 را می زد. (آگهی این محصول میگوید: «بعضی بطریها را به مردانهترین شکل ممکن شلیک کنید.» آنا پائولینا لونا از فلوریدا، متحد مت گیتز سرسخت ترامپ، یک مدل لباس شنا کهنه کار و سابق است که به عنوان یک حرفهای حرفهای ایجاد کرد. غوغاگر محافظهکار، که اخیراً برای گروه راستگرای Turning Point USA فعالیت میکند. به نظر میرسد که این افراد به اندازه مشاغل سیاسی در حال ساخت برند هستند، به این معنی که از درام بالا بهره میبرند و نیاز چندانی به کار در نهادهای جمهوریخواه ندارند.
جنبشی که این شخصیتها بخشی از آن هستند – مک کارتی امیدوار بود که او را به قدرت برساند – صرفاً ایدئولوژیک نیست. همچنین مجموعهای از نگرشهای سرکش، پارانوئید، ضد سیستم، و نسخهای از سیاست است که قایقهای نمایشی را بر قانونگذاری اولویت میدهد. به همین دلیل است که مک کارتی خود را قادر به مذاکره با نگهبانان نمی داند. او هیچ خطر واقعی سیاستی ندارد، هیچ امتیازی در مورد مسائل وجود ندارد. خواسته های جناح ضد مک کارتی عمدتاً در مورد قدرت و دیده شدن است و هر زمان که او این خواسته ها را برآورده کرد، آنها پست های هدف را جابه جا می کنند.
مک کارتی آشکارا معتقد بود که با خواستگاری مارجوری تیلور گرین از جورجیا، که یکی از نمادهای سیاست های فوق عملکردی است، می تواند جناح او را در حزب انتخاب کند. او قرار بود وظایف کمیته ارزشمندی را به او پیشنهاد کند و به گفته دریپر، حتی پیشنهاد ایجاد یک موقعیت رهبری جدید برای او را داده بود. اما ارتقای او تنها در صورتی برای سایر ترامپگرایان ارزشمند خواهد بود که چیزهای مشخصی وجود داشته باشد که آنها امیدوار بودند با هم به انجام برسانند. قرار دادن گرین در کمیته نظارت هیچ کمکی به کسانی که آرزوی بدنامی او را دارند، ندارد. آنها سیاست نمی خواهند. آنها زمان پخش می خواهند
یکی از شگفتانگیزترین جنبههای سرکوب جمهوریخواهان مجلس، تماشای عصبانیت خشمگین گرین است، زیرا تیراندازی او به قدرت واقعی توسط تندروهای توجهجو در معرض خطر قرار گرفته است. او روز یکشنبه گفت: “آنها به کشور ثابت می کنند که فقط ویرانگر هستند.” این تجسم میم توییتری بود: «من هرگز فکر نمیکردم پلنگ صورت من را بخورد»، زنی با گریه که به حزب پلنگها چهرههای مردم را میخورد رأی داد.
با تعظیم ابتدا در برابر ترامپ و سپس به گرین، تمام کاری که مک کارتی انجام داده این است که به سایر جمهوری خواهان نشان دهد که با فشار آوردن به او چقدر سود می برد. سقوط او تعجب آور نیست: تقریباً هیچ کس که روح خود را به ترامپ فروخته باشد، ظاهر نشده است. (هیئت منصفه هنوز روی صندلی کنفرانس جمهوری خواهان، الیز استفانیک حضور دارند.) به گمان من، دلیل اینکه این معاملات با شیطان همیشه بد می شود، متافیزیکی نیست. به سادگی این است که طرفداران ترامپ در نهایت توسط شخصیت ضعیف و شل و ول خود تضعیف می شوند.
مخالفان جمهوری خواه مک کارتی درست می گویند که او به هیچ چیز اعتقاد ندارد و تحت فشار تسلیم خواهد شد. دلیل آن ناتوانی او در ایستادگی در برابر آنهاست. اشتباه او این بود که خود را متقاعد کرد که یک حزب وسواس به سلطه، به تسلیم شدن پاداش می دهد.