آنها توکهای فلاپی میپوشیدند و مجموعهای از مواد در کنار آنها قرار میگرفتند: سوپ سبزیجات، فلفل چیلی، برگ بو، سیبزمینی، موسیر، تربچه، پودر سیر، لوبیاهای کنسرو شده، هویج و موارد دیگر – همه از مهمانان مشتاقشان تهیه شده است.
دیگ هایشان که خالی می شد، خورش بیشتری درست می کردند.
اما اینها سرآشپز نبودند. و این به سختی یک تمرین آشپزی جدی بود. به قول معروف، این یک تعهد کامل برای دهها نفری بود که به تماس پاسخ دادند تا عصر سهشنبه با یک ماده اولیه در زمین بازی فرمی در بروکلین حاضر شوند و خورش 41 روزه را امتحان کنند.
آنی راووردا، 23 ساله، در 7 ژوئن شروع به پختن یک خورش گیاهی در آرام پز کرد و – با کمک دوست پسرش، دیوید شین، 27 ساله، و دوست نزدیکش، هاجین یو، 23 ساله – از آن زمان دست از کار کشیده است. خورش همیشگی است; خانم راووردا و دوستانش بیشتر آن را می خورند و فقط مقدار کمی آبگوشت و سایر مواد را در قابلمه باقی می گذارند قبل از اینکه دوباره آن را پر کنند. آنها بیش از یک ماه است که این چرخه را تکرار کردهاند و در طول مسیر، سر و صدای آنلاین را برانگیختهاند.
در ابتدا مجالس یا «شب های خورش» کوچک و صمیمی بود. خانم راووردا دوستانش را به زمین بازی در بوشویک، جایی که در آن زندگی میکند، دعوت کرد تا در مورد خورش مخصوص با هم صحبت کنند.
اما وقتی این سوپ بی نهایت به یک حس اینترنتی تبدیل شد – خانم راووردا یک وب سایت برای این پروژه ایجاد کرد و آن را در رسانه های اجتماعی تبلیغ کرد – خطوط طولانی تر و قسمت ها کوچکتر شد. با حضور بیش از 100 نفر برای هر یک از دو شب آخر خورش هفتگی، تعداد قابلمه ها افزایش یافت و فنجان های دیکسی به اندازه شات ارائه شد تا اطمینان حاصل شود که کسانی که هوس یک کاسه کامل را نداشتند حداقل طعم آن را بچشند.
این صحنه داستان عامیانه اروپایی را در مورد مسافران گرسنه به ذهن متبادر کرد که یک سنگ بزرگ را در یک قابلمه آشپزی میاندازند و پیشنهاد میکنند «سوپ سنگ» خود را با روستائیانی که مایل به کمک یک ماده هستند به اشتراک بگذارند.
خانم راووردا با خطاب به انبوهی که در اطراف آهسته پز نقره ای گل آلود و یک دیگ سیاه جمع شده بودند، گفت: “همانطور که می بینید، چندین قابلمه وجود دارد.” همه آنها به خورش همیشگی آلوده شده اند.»
پشت جماعت اکثراً بیست و چند سالهای از سراسر شهر نیویورک، یک بنر دستنویسی که روی یک باشگاه ورزشی در جنگل نصب شده بود، «STEWWWWW!» را اعلام کرد.
سوپ بی پایان ایده جدیدی نیست. یکی از آنها نزدیک به پنج دهه است که در رستوران تایلند آشپزی می کند. در آگوست 2014، یک سرآشپز به نام دیوید سانتوس، خورش همیشگی خود را شروع کرد که در رستوران منهتن که اکنون بسته شده است، فروخت.
و خانم راووردا در وبسایت خورش خود خاطرنشان کرد که یک نویسنده آزاد در مقالهای در نیویورک تایمز در سال 1981 ادعا کرده بود که یک دیگ 21 ساله را با الهام از داستانهای سوپهای «ابدی» قرنها در اروپا پرورش داده است.
به گفته مارتین باکنویج، متخصص ایمنی مواد غذایی در دانشگاه ایالتی پنسیلوانیا، اگر این خورشها را در دمای بالا، بالاتر از «منطقه خطر دمایی» که در آن پاتوژنها شروع به رشد کنند، میتوان با خیال راحت درست کرد.
خانم راووردا هشدار می دهد که طعم خورش یک کارت وحشی است و به موادی که در هر روز توسط مردم ارائه می شود بستگی دارد. روز سه شنبه، بسیاری از کسانی که برای چشیدن در صف قرار گرفتند، گفتند که این خورش فراتر از حد انتظارشان بوده است.
گابریل اشتراوس، 23 ساله که از منهتن به بوشویک رفت، گفت: “من فکر می کنم غنی و خوش طعم است و واقعاً دلچسب است، به گونه ای که به طور عینی خوشمزه است.” “من این را از یک رستوران می خرم.”
ماریا مارتینز، ۶۵ ساله، هنگام جمعآوری قوطیها و بطریهای قابل بازیافت از سطلهای زمین بازی، به طور تصادفی با خورش رایگان برخورد کرد. او نمیدانست که این خورش همیشگی است و فکر میکرد که همه چیز یک رویداد تبلیغاتی برای یک رستوران است.
خانم مارتینز به اسپانیایی گفت: “خوب بود.” تند، با مقدار زیادی سبزیجات.
اما با یک خورش همیشگی، واقعاً به طعم و مزه نیست.
خانم راووردا گفت: «من فکر میکنم نکته قابل توجه مردم این است که کمتر به خورش مربوط میشود، و بیشتر در مورد تجمع است. “مطمئناً من دوستان زیادی پیدا کرده ام. من افراد زیادی را تماشا کردهام که دوست میشوند.»
او گفت که اولین بار در مورد این مفهوم در روزهای اولیه همهگیری ویروس کرونا شنیده بود و فکر میکرد که این یک ایده سرگرمکننده است.
خانم راووردا در کارهای عجیب و غریب مهارت دارد. او یک حساب کاربری محبوب در اینستاگرام به نام Depths of Wikipedia ایجاد کرد که در آن ورودیهای ویکیپدیا در موضوعات مبهم را برای ۱.۲ میلیون دنبال کننده نشان میدهد. اکنون، او روزهای خود را در آپارتمان خود در بوشویک می گذراند و کتابی درباره ویکی پدیا می نویسد – و البته به خورش هم رسیدگی می کند.
اما حتی یک خورش بی پایان هم باید زمانی تمام شود. خانم راووردا گفت که قبل از کشیدن دوشاخه در حال برنامه ریزی برای یک گردهمایی دیگر در پارک بود.
در توییتر و جاهای دیگر، نارضایتی هایی شنیده می شد مبنی بر اینکه خورش جامعه از نوع تماشایی است که فقط در محله ای مانند بوشویک که مترادف با نجیب گرایی شده است، می تواند رشد کند.
خانم راووردا گفت: “من قطعاً می خواهم حساس باشم و مطمئن شوم که به طور فعال به جامعه آسیب نمی زنم.” اما وقتی این یک رویداد آزاد است و همه دعوت میشوند، احساس میکنم که این یک اتفاق مثبت به نظر میرسد.»
جوزفینا هرناندز، 56 ساله، اهل جمهوری دومینیکن که به مدت 29 سال در بوشویک زندگی می کند، متوجه غوغا در زمین بازی از آپارتمان طبقه سوم خود در روبروی خیابان شد.
خانم هرناندز که یک کافه در پایین خیابان اداره می کند، روز سه شنبه برای تحقیق به زمین بازی رفت. همانطور که او به جمعیتی نگاه کرد که جوان و سفید بودند، مدرکی دال بر دگرگونی بوشویک دید. اما او چیز دیگری نیز دید.
خانم هرناندز، که افراد غریبه را به عنوان نمونه ای از قدرت همکاری جامعه می دید، گفت: “می دانم که این برای سرگرمی است، اما این فراتر از یک سوپ است.” “آنطور که من این را می بینم، مثل این است که اگر بخواهیم می توانیم جهان را تغییر دهیم.”