اگر میخواهیم آموزش عالی هزینه کمتری داشته باشد، باید هنگام ثبتنام مردم آن را ارزانتر کنیم.
اما ما کارها را در ایالات متحده اینگونه انجام نمی دهیم، جایی که اولین قانون مالی شخصی این است که هرگز نباید ساده باشد.
در عوض، ما مردم را با منویی از حساب های بازنشستگی گیج می کنیم. ما کد مالیاتی و کسورات و اعتبارات و بازپرداخت های آن را فتیش می کنیم. ما طرحهای بیمه سلامت طلا، نقره و برنز را بعد از فلزات گرانبها نامگذاری میکنیم، اما هیچ مدالی برای رفع موانع ثبتنام اعطا نمیکنیم.
و به همین ترتیب با اقدام اجرایی پرزیدنت بایدن در مورد لغو بدهی وام های دانشجویی پیش می رود. کمک بالقوه 20000 دلاری برای هر نفر سرفصل خبرها را به خود اختصاص می دهد. اما عنصر خواب در اینجا یک طرح جدید بازپرداخت بدهی مبتنی بر درآمد است که به بسیاری از افراد کمک می کند تا در طول زمان بدهی های وام دانشجویی خود را بسیار کمتر بپردازند، اگر درآمد بالایی نداشته باشند.
بهجای کمک به مردم، زمانی که با برچسبهای قیمت شهریه پنج و شش رقمی مواجه میشوند، از طرحی استفاده میکنیم که قبلاً به عنوان یک شبکه ایمنی عمل میکرد و آن را به یک یارانه مخفیانه تبدیل میکنیم.
اصلاح سیستم وام دانشجویی آخرین فصل در تاریخ طولانی و متأسفانه ما در سخت کردن کارها است. با انجام این کار، ما همان افرادی را که میخواهیم به آنها کمک کنیم گیج میکنیم: جوان، پیر، بیمار، افرادی که زمان زیادی ندارند، زیرا آنها سخت کار میکنند تا زندگی خود را تامین کنند.
از جهاتی این ویژگی فدرالیسم است. دولت ایالات متحده به پرداخت یا یارانه بیمه بیکاری، Medicaid و طرح های پس انداز کالج 529 کمک می کند. با این حال، کشورها حقوقی دارند. بنابراین، اندازه چک بیکاری شما به محل زندگی شما بستگی دارد، ایالت شما می تواند بودجه فدرال Medicaid را که می تواند به شما کمک کند مراقبت های بهداشتی بیشتری داشته باشید، رد کند و ده ها طرح پس انداز کالج با معافیت های مالیاتی متفاوت وجود دارد – یا اصلاً وجود ندارد.
ما همچنین بازار و انتخاب زیاد را دوست داریم. سیاستمداران، سیاستگذاران و مدیران محصول دههها را صرف ایجاد یا هدایت قوانین و مقررات میکنند و بازارها بر این اساس پدیدار میشوند.
اما پس از آن ما به نتیجه ای مانند آنچه در پس انداز بازنشستگی داریم می رسیم. بسته به محل کار خود یک 401(k) یا 403(b) یا 457 داشته باشید، یا هر سه را در سه شغل بعدی خود داشته باشید. شما می توانید پول را در یک TDF یا احتمالاً یک REIT سرمایه گذاری کنید، اما احتمالاً نه یک ETF، و فراموش نکنید که گزینه های ESG را بررسی کنید. یا شاید شما یکی از طعمهای متعدد IRA را بخواهید، مانند SEP یا (شما واقعاً نمیتوانید این چیزها را بسازید) یک طعم ساده.
سپس، زمان ثبت نام برای Medicare است. وسوسه شده توسط یک “طرح مزیت”، که در آن یک شرکت قول می دهد به شما کمک کند تا منتخبی از فهرست مزایای دولتی خود را درک کرده و از آنها استفاده کنید؟ ممکن است بتوانید از بین برنامه های HMO، PPO، PFFS، SNP، HMO-POS و MSA یکی را انتخاب کنید. وبسایت «Centers for Medicare & Medicaid Services» یک واژهنامه مخفف با 4420 مدخل دارد، زیرا امور مالی شخصی زبان خودش است. در حین حرکت یاد می گیرید یا اصلاً یاد نمی گیرید.
همه این کثافت ها اکنون زمینه مطالعاتی خاص خود را دارند. پاملا هرد استاد دانشکده سیاست عمومی مک کورت دانشگاه جورج تاون است که در این «بارهای اداری» تخصص دارد.
پروفسور هرد در مصاحبه ای در این هفته توضیح داد که با مزایای خاص رفاه اجتماعی، طراحان اصلی برنامه معتقد بودند که موانع مناسب هستند. هر کسی که به اندازه کافی ناامید است باید راهی پیدا کند که فقر خود را به هم بزند و ثابت کند، یا منطق چنین بود.
اخیراً، بارهای اداری ناشی از این باور است که بازیگران بخش خصوصی – که اغلب به دنبال سود هستند – کارآمدترین واسطهها بین مردم و برنامههای فدرال که شامل پول است، خواهند بود.
شما آن را در برنامههای مزیت مدیکر مشاهده میکنید، و این ویژگی وامهای PPP فدرال در مراحل اولیه همهگیری بود. به جای دادن پول به کارفرمایان برای نگه داشتن افراد در لیست حقوق و دستمزد، وامهای قابل بخشش وجود داشت که صاحبان کسبوکارهای کوچک متزلزل را ملزم میکرد تا از یک بانکدار التماس کنند تا از طرف آنها به وبسایت دولتی مبهم حمله کند.
و به همین ترتیب با سیستم وام دانشجویی فدرال پیش می رود.
هم برنامههای بازپرداخت مبتنی بر درآمد که سالهاست وجود داشته است و هم برنامه ویژه رد کردن بدهی برای کارمندان دولتی، هماکنون کودکان پوستری برای بارهای اداری هستند. ردیابی پیشرفت شما یک کار نیمه وقت است که با گروه های خودیاری فیس بوک متشکل از بدهکاران و شرکت های ناامید تکمیل می شود تا به مردم در مدیریت فرآیند کمک کند.
و آیا شما آن را نمی دانید؟ چندین شخص ثالث وجود دارد که دولت فدرال کار جمع آوری وام های دانشجویی و اجرای قوانین را به آنها برون سپاری کرده است.
این به اصطلاح سرویسدهندگان سالهاست که عملکرد ضعیفی داشتهاند و مورد بررسی شدید اداره حمایت مالی مصرفکننده و اداره آموزش قرار گرفتهاند. دو نفر بزرگ اعلام کرده اند که قصد دارند به طور کلی ترک کنند و شما واقعا نمی توانید آنها را سرزنش کنید.
اما ما نمیتوانیم بقیه را اخراج کنیم، زیرا به آنها برای مدیریت این طرح جدید بازپرداخت وام دانشجویی نیاز داریم.
به این صورت است: پرداخت ماهانه وام های کارشناسی از 10 درصد درآمد اختیاری به 5 درصد می رسد. مقدار درآمد یک فرد که با تعریف اختیاری مطابقت ندارد افزایش می یابد. و یک روش جدید و سخاوتمندانه تر برای محاسبه چگونگی کوچک شدن یا رشد تعادل ها در طول زمان وجود خواهد داشت. دلایل زیادی برای شک وجود دارد که چیزی که این مجموعه به آرامی یا سریع راه اندازی شود، وجود دارد.
و ارزان نخواهد بود. برآوردهای مدل بودجه پن وارتون، هزینه 10 ساله طرح بازپرداخت جدید را از 70.3 میلیارد دلار تا بیش از 450 میلیارد دلار، بسته به جزئیات اجرا و نحوه تغییر رفتار وام گرفتن و تعیین شهریه دانش آموزان و مدارس نشان می دهد. باز هم پیچیده است.
در مقام مقایسه، آقای بایدن پیشنهاد کرده بود که در طول پنج سال 45.5 میلیارد دلار هزینه شود تا شش ترم تحصیلی رایگان در کالج در سراسر کشور انجام شود. این امر میتوانست بیشتر هزینهها را بپردازد و بقیه آن را ایالتها سهیم کنند. بدون بدهی برای شهریه، بدون حلقه برای پرش.
سیاست بر سر راه کالج اجتماعی آزاد قرار گرفت و قانون کاهش تورم که آقای بایدن ماه گذشته امضا کرد، شامل آن نمی شد. در عوض، دانشآموزانی که وام میگیرند از طریق برنامه بازپرداخت سخاوتمندانهتر یارانه دریافت میکنند، سالها بعد، اگر بدانند وجود دارد، بدون حادثه ثبتنام میکنند، هر مانعی را طی یک یا دو دهه برطرف میکنند و سرویسدهنده وامشان یارانه نمیدهد. هش از آن
کلمات بد و کلمات اختصاری مرتبطی وجود دارد که میتوانیم از آنها برای جمعبندی همه اینها استفاده کنیم، زیرا در فضای خالی فریاد میزنیم. اما کادربندی ما می تواند به همین راحتی بر روی یک کلمه متمرکز شود: احترام.
پروفسور هرد این هفته وقتی این کلمه را گذرا گفت، مرا شگفت زده کرد. از او خواستم توضیح بیشتری بدهد.
او گفت: “احترام شامل همه چیز است، از احترام گذاشتن به وقت مردم تا عدم برخورد با آنها به گونه ای که گویی می خواهند تقلب کنند یا با یک سیستم بازی کنند.” این در مورد این است که با آنها به گونهای رفتار کنیم که گویی شهروندان و انسانهایی هستند که از حقوق اولیه برای دسترسی به خدمات و مزایایی برخوردارند که واجد شرایط آن هستند.»
به اندازه کافی ساده به نظر می رسد. اما بسیاری از زیرساختهای مالی شخصی ما به دلیل پیچیدگی آن به دشمن تبدیل میشوند. ماهیت «اثبات کن» اقدام اجرایی آقای بایدن، با اندازهگیری درآمد و بررسی مکرر آن با سرویسدهندگان شخص ثالث، به همان اندازه که ممکن است برای افرادی که در نهایت موفق میشوند سخاوتمندانه باشد، کمکی نمیکند.
بی احترامی لغو بدهی دانشجویان را «بخشش» می نامد، در حالی که واقعاً یک عذرخواهی برای سیستم مالی آموزش عالی ناکارآمد است. بی احترامی کمک چندانی به ارزان تر کردن شهریه در ابتدای این فرآیند نمی کند. بی احترامی به بسیاری از مدارس انتفاعی اجازه می دهد تا افراد رنگین پوست را برای دریافت گواهینامه ها یا مدارک تحصیلی که در بازار کار اهمیت چندانی ندارند، در بدهی عمیق خود قرار دهند.
بی احترامی شغل تمام وقت را برای روزنامه نگاران مالی شخصی نیز تضمین می کند. من خوش شانس هستم که کار را دارم، اما در وهله اول نباید لازم باشد.