البته می دانیم که گاهی اوقات نمی کنند. اثرات دراز مدت ضربه مغزی در کنار کنترل اسلحه، تیراندازی های دسته جمعی و جنایت به طور فزاینده ای به موضوع نگرانی عمومی تبدیل شده است. اما آمریکایی ها احساسات متناقض را در مورد این بازی خشونت آمیز نشان می دهند. برخی از والدین، و حتی ستاره های سابق NFL، فرزندان خردسال خود را از پرداختن به تکل فوتبال منصرف می کنند. در همان زمان، فوتبال، مانند هیچ ورزش دیگری، در ایالات متحده از سیاست، جنسیت، نژاد، سن و کلاس عبور می کند. طبق گفته نیلسن، بازیهای NFL 82 مورد از 100 پخش تلویزیونی پربیننده را در سال گذشته به خود اختصاص دادند، که آن را به آخرین شکل باقیمانده از سرگرمیهای کولر آبی در فرهنگ اتمیزهشده ما تبدیل کرد.
به طور تصادفی فوتبال حرفه ای تنها در اواخر دهه 50 و 60 به عنوان یک ورزش ملی مطرح شد، زمانی که تلویزیون را در آغوش گرفت، تلویزیونی که وحشیگری فوتبال را به عنوان وزنه تعادلی در برابر کسالت بیسبال به بازار عرضه کرد. این لیگ مستندها و برنامه های برجسته تهیه کرد که سال ها توسط جان فاسندا، صدای خدا روایت می شد. او ادامه داد: «بازی زمانی است که در آن جوانان رویای بزرگ شدن را در سر می پرورانند و پیران جوانی را به یاد می آورند. همانطور که نویسنده جیمز سوروویکی می گوید، NFL Films “سعی کرد همزمان واقعیت تلخ بازی را منتقل کند و آن را به شیوه هومری اسطوره سازی کند.”
این نیز دوران افتضاح متاستازی آمریکا در ویتنام بود. مستندی در سال 1967 با نام «آنها را فوتبال حرفهای» مینامند، مدافعان خط NFL را که مانند سربازان آمریکایی در دا نانگ و در امتداد مسیر هوشی مین، در مأموریتهای «جستجو و تخریب» بودند، تجلیل کرد. سرمربیانی مانند وینس لومباردی به عنوان ژنرالهای تاکتیکی که ارتشهای فداکار از سربازان تمیز را به پیروزی میرسانند، تلقین میشوند. ملت در آستانه فروپاشی بود و فوتبال به نماینده ضد فرهنگ خودش نیاز داشت که با لباس سبز و سفید نیویورک جتس در لیگ نوپای فوتبال آمریکا وارد شد. در حالی که پردیسها با اعتراضات ضدجنگ سر و صدا میکردند، جو نامات، بازیکن پلیبوی جتها، با موهای بلند، کت خز و چشمهای اتاق خواب، پیشبینی معروفی داشت که جتها بالتیمور کلتهای فوقتاسیس NFL را شکست خواهند داد و برنده Super Bowl III خواهند شد.
وقتی جت ها پیروز شدند، فوتبال نه تنها از این تحولات جان سالم به در برد. ثروتمندتر، محبوب تر از همیشه و متحدتر ظاهر شد. حداقل یکشنبهها، آمریکاییها میتوانند علیرغم اختلافاتشان، در مورد پایانهای هالیوود رویاپردازی کنند.
ما دوباره ملتی تقسیم شده ایم و بیش از هر زمان دیگری معنای بازی را می خوانیم و آنچه را که خواسته یا غیر آن در مورد ما می گوید. طرفداران بوفالو این یکشنبه پیشنهاد کردند که بهبودی هملین استعاره ای از انعطاف پذیری شهری است که توسط طوفان، زوال و جنایت آسیب دیده است. گویی بیلز شروع به بازی مقابل پاتریوتز را برای تاچ داون بازگرداند، اولین باری که تیم در 18 سال این کار را انجام داد. بوفالو در نیمه اول یک میخ کوبید و در نیمه دوم آن را کنار زد. هاملین از روی تخت بیمارستانش در توییتی نوشت: «همه ما برنده شدیم. همانطور که نانتز، گوینده، می گوید: «عشق برای دامار، قطعاً در هوا بود. نه فقط اینجا. در سراسر این لیگ، این ملت.”
سپس سؤال غم انگیزی را پرسید که به نظر می رسید خلاصه ای از هفته باشد. او گفت: “عشق، حمایت، دعاها، چرا ما نمی توانیم هر روز اینطور زندگی کنیم؟”