دوروتی بوم، عکاس سرگردان و ماندگار، در ۹۸ سالگی درگذشت

برای بیش از هفت دهه، کلیک شاتر دوربین موسیقی متن زندگی دوروتی بوم بود.

او یک نوجوان در لیتوانی بود که پدرش هنگام سوار شدن به قطار برای فرار از دست نازی‌ها، یک لایکا به او داد. او پس از اینکه بلیتزکریگ او را از لندن بیرون کرد، در منچستر انگلستان، عکاسی خواند. دوربین او زمانی که به سراسر جهان سفر می کرد همراهی ثابت قدم بود و سفرهای خود و افرادی را که می دید با چشمی همدلانه شرح می داد. و با افزایش شهرت او به عنوان یک عکاس، او به فیلم های رنگی روی آورد و سبک های جسورانه جدیدی را تجربه کرد.

خانم بوهم مجموعه وسیعی از عکس‌ها را خلق کرد که در حال تبدیل شدن به یک بانوی بزرگ این هنر بود، قبل از اینکه در 15 مارس در سن 98 سالگی در یک مرکز مراقبت در شمال غربی لندن درگذشت. دخترش مونیکا بوم-دوچن مرگ را تایید کرد.

خانم بوهم به عنوان یک پرتره کار شروع کرد، اما وقتی استودیو را ترک کرد، عکاسی او شکوفا شد. او شروع به ساخت مناظر سیاه و سفید و عکس های خیابانی کرد که زندگی در شهرهایی مانند لندن و پاریس را مستند می کرد. ترکیبات انتزاعی رنگارنگ؛ و طبیعت بی جان

عکاسی ماندگاری داشت که برای خانم بوهم که زندگی‌اش بارها ریشه کن شده بود، جذابیت داشت.

او در سال 2016 به تایمز اسرائیل گفت: «یک عکس نیاز عمیق من برای جلوگیری از ناپدید شدن چیزها را برآورده می کند.

عکس های او در بیش از دوازده کتاب و بیش از دوجین نمایشگاه ظاهر شده است:

یک چراغ خیابانی سایه‌ای رنگارنگ در پرتوی از نور خورشید که به سمت کوچه‌ای متروکه است، می‌اندازد.

به نظر می رسد زنی سرسخت که گل می فروشد، از میان ابری از گلبرگ ها در مقابل چتری راه راه که در پهلوی آن قرار دارد، بلند شده است.

کودکان اسرائیلی و فلسطینی در خیابانی غرق آفتاب بازی می کنند و در عین حال می خندند.

یک زن و یک کودک در حالی که دوربین خانم بوهم به آنها خیره شده است به سگ کوچکی در حیاطی پر نور خیره می شوند.

صرف نظر از موضوع، گرما در بسیاری از کارهای او وجود داشت.

رولاند پنروز، هنرمند و مورخ انگلیسی، در مقدمه اولین کتاب خود، «دنیای مشاهده شده» (1970) نوشت: «دوروثی بوم می‌داند دوربین او نه تنها می‌بیند، بلکه احساس می‌کند».

خانم بوهم می خواست این احساسات مثبت باشد. همانطور که او در سال 2016 گفت: “من چیزهای زیادی دیده ام. اما زشتی زندگی را نشان نمی دهم. سعی می کنم خوبی ها را نشان دهم.»

Dorothea Israelit در 22 ژوئن 1924 در خانواده توبیاس و اتل (میروویچ) اسرائیل در کونیگزبرگ، پروس شرقی (کالینینگراد، روسیه فعلی) به دنیا آمد. مادرش خانه‌دار بود و پدرش یک صنعت‌گر موفق نساجی بود.

پس از دوران کودکی ممتاز، خانواده اسرائیلی که یهودی بودند، در سال 1932 به لیتوانی نقل مکان کردند، جایی که آقای اسرائیلیت دارای منافع تجاری بود. در ژوئن 1939، با ظهور آلمان نازی و آزار و اذیت یهودیان، پدرش دوروتی را برای امنیت او به یک مدرسه شبانه روزی در انگلستان فرستاد.

وقتی با پدر و مادرش خداحافظی کرد، پدرش لیکای خود را به او داد و گفت: «ممکن است برای شما مفید باشد.» او در سال 2016 به انگلستان رفت اما بیش از 20 سال دیگر پدر و مادرش را نخواهد دید.

دوروتی در حال تحصیل در یک مدرسه شبانه روزی در دیچلینگ، روستایی در شرق ساسکس، در جنوب انگلستان بود که یکی از بستگان به او پیشنهاد کرد عکاسی را امتحان کند. پس از مصاحبه با عکاس استودیوی لندن Germaine Kanova، او به عنوان دستیار او استخدام شد.

اما با بمباران لندن در Blitz، در سپتامبر 1940، خانم کانوا مجبور شد استودیوی خود را تعطیل کند و دوروتی به شمال به منچستر نقل مکان کرد. در سال 1942، در بحبوحه جنگ، از یک برنامه عکاسی در کالج فناوری منچستر (در حال حاضر موسسه علم و فناوری دانشگاه منچستر) فارغ التحصیل شد.

زمانی که در منچستر بود، با لوئیس بوم، یک پناهنده یهودی لهستانی که مادر و خواهرش در گتوی ورشو مرده بودند، ملاقات کرد. آنها در سال 1945 ازدواج کردند و خانم بوهم اصرار داشت که او تحصیلات خود را برای دکترای شیمی تکمیل کند. در حالی که او کار می کرد او در سال 1946 یک استودیوی پرتره به نام استودیو الکساندر در منچستر افتتاح کرد.

در اواخر دهه 1940، دکتر بوهم در یک شرکت پتروشیمی کار می کرد و مرتباً در سفر بود. خانم بوهم در حالی که دوربین رولیفلکس خود را به همراه داشت، در سفرهایی به اسرائیل، مکزیک، روسیه، مصر، پرتغال، ایتالیا و سوئیس او را همراهی کرد و در ابتدا عکس‌های سیاه و سفید، معمولاً معمولی، تهیه کرد.

این زوج در پاریس، نیویورک سیتی و سانفرانسیسکو زندگی می کردند و سپس در محله همپستد لندن ساکن شدند، جایی که خانم بوهم تا زمان مرگش در آنجا زندگی کرد.

در اواخر دهه 1950، خانم بوهم از صلیب سرخ فهمید که پدر و مادر و خواهرش دینا از جنگ جان سالم به در برده اند، اما تا آن زمان در سرزمین های تحت کنترل شوروی زندگی می کردند، همه به عنوان دشمنان سرمایه دار کرملین به اردوگاه های کار سیبری تبعید شده بودند. سال‌ها را در آنجا گذراند تا آزاد شود. آنها در ریگا زندگی می کردند که در آن زمان بخشی از اتحاد جماهیر شوروی و اکنون پایتخت لتونی است، زمانی که خانم بوهم برای دیدار مجدد در سال 1960 از آنها دیدن کرد.

سه سال بعد، والدین خانم بوهم اجازه رفتن به انگلستان را گرفتند. خواهر کوچکتر او، دینا، در اوایل دهه 1970 به اسرائیل نقل مکان کرد.

اولین نمایش عکس های خانم بوم در سال 1969 در موسسه هنرهای معاصر لندن برگزار شد.

خانم بوهم که تحت تاثیر عکس‌های پولاروید گرفته شده توسط آقای کرتز قرار گرفته بود، در اوایل دهه 1980 با پولارویدز کار کرد و در سال 1984 به طور انحصاری به فیلم رنگی روی آورد. کارهای رنگی او شامل تصاویر انتزاعی از پوسترهای پاره شده، انعکاس نمایشگرهای فروشگاه در گودال‌ها و مانکن‌هایی بود که در ویترین مغازه‌ها تکیه داده بودند. . عکس های او از هنگ کنگ و ژاپن همه رنگی گرفته شده اند.

دکتر بوهم در سال 1994 درگذشت. علاوه بر دخترش مونیکا، از او یک دختر دیگر به نام ایوان نیکلاس به یادگار مانده است. چهار نوه؛ و دو نوه

از دیگر کتاب‌های خانم بوم می‌توان به «دنیای مشاهده‌شده 1940-2010: عکس‌های دوروتی بوم» (2010) و «درباره زنان: عکس‌های دوروتی بوهم» (2015) اشاره کرد. او موضوع دو مستند بود، یکی برای بی‌بی‌سی با نام‌های «دوروثی بوهم – عکاس» (1980) و «دیدن روشنایی روز: عکاسی دوروتی بوم» (2018).

در سال 2018، خانم بوهم عکسبرداری را متوقف کرد، اما همانطور که به گاردین گفت، دنیای بصری همچنان او را شاد می کرد.

او گفت: “از اتاق خواب من منظره ای فوق العاده وجود دارد، به زیبایی هر دریای مدیترانه.”

Mara Gomez

کارشناس توییتر متعصب موسیقی. جنرال الکل ماون. علاقه مندان به تلویزیون

تماس با ما